منا آذری

ساخت وبلاگ

 

چگونه با حوادث آسیب زا کنار بیاییم و درمان استرس تروماتیک چگونه است؟

هر رویداد آسیب زا  (از یک تراژدی شخصی گرفته تا یک بحران جهانی) عوارض عاطفی دارد و باعث استرس می‌شود. اما راه هایی وجود دارد تا کنترل زندگی خود را دوباره به دست آورید.

رویدادهای آسیب زا و تروماتیک

تجربه استرس پس از یک رویداد ناراحت کننده رخ می‌دهد، مانند یک حادثۀ رانندگی، سقوط هواپیما، جنایت خشونت بار، حمله تروریستی، بیماری همه گیر جهانی یا بلایای طبیعی مانند زلزله، طوفان یا سیل.

در این مواقع احساس شوک، سردرگمی و ترس شدید یا احساس بی‌حسی یا حتی در آن واحد، ترکیبی از احساسات متضاد پیدا می کنید. این احساسات فقط به افرادی که این رویداد را تجربه کرده اند محدود نمی شود. اخبار شبانه روزی و پوشش مداوم رسانه های اجتماعی هر روز همۀ ما را با تصاویر وحشت، مصیبت، رنج و از دست دادن در همۀ نقاط جهان روبه‌رو می‌کند.

تداوم این روند سیستم عصبی شما را تحت الشعاع قرار داده و استرس آسیب زا ایجاد می‌کند، درست مثل وقتی که شما این رویداد را از نزدیک تجربه کرده باشید.

استرس آسیب زا احساس امنیت شما را از بین می‌برد و احساس می‌کنید که در یک دنیای ناامن قرار داشته و آسیب پذیر و ناتوان‌اید، به خصوص اگر حادثه آسیب زا ساخته دست انسان باشد،

مانند تیراندازی یا اقدام تروریستی. ممکن است از نظر جسمی و عاطفی احساس فرسودگی کنید، غم و اندوه بر شما غلبه کند یا تمرکز، خواب یا کنترل خلق و خوی خود برایتان دشوار باشد. همه اینها پاسخ های طبیعی به رویدادهای غیرعادی هستند.

اغلب افکار و احساسات ناراحت کننده استرس آسیب زا با بازگشت تدریجی زندگی به حالت عادی در طی روزها یا هفته های پس از یک رویداد یا بحران فاجعه آمیز شروع به محو شدن می کنند.

اما اقدامات زیادی نیز وجود دارد که می توانید برای کمک به بهبودی خود انجام داده و بهتر با آسیبی که تجربه کرده اید کنار بیایید. چه سانحه برای خودتان رخ داده باشد و چه شاهد آن بوده باشید ممکن است پس از آن استرس آسیب زا را تجربه کرده باشید، راه های زیادی برای آرام کردن سیستم عصبی و بازیابی تعادل عاطفی وجود دارد.

درمان استرس تروماتیک

علائم و نشانه های استرس شدید

فارغ از اینکه رویداد آسیب زا مستقیماً روی شما تأثیر گذاشته است یا خیر، طبیعی است که در مورد آنچه ممکن است در آینده رخ دهد احساس اضطراب، ترس و عدم اطمینان کنید. سیستم عصبی شما تحت تأثیر استرس قرار گرفته، طیف گسترده ای از احساسات شدید و واکنش های فیزیکی را برانگیخته است.

علائم استرس از خفیف تا شدید متغیر است و اغلب به صورت نوسانی، می آیند و می روند. ممکن است مواقعی  احساس برانگیختگی و اضطراب کنید و مواقعی دیگر احساس بی‌حسی داشته باشید.

علائم عاطفی استرس عبارتند از:

  • شوک و ناباوری، به سختی می توانید واقعیت آنچه را که اتفاق افتاده است بپذیرید و احساسات خود را خنثی می‌کنید.
  • ترس، نگران هستید که دوباره همان اتفاق تکرار شود یا کنترل خود را از دست بدهید.
  • غم یا اندوه، مخصوصا اگر افرادی که می شناسید فوت کرده اند یا متحمل مصیبت‌هایی شده‌اند که به کلی زندگیشان را تغییر داده است.
  • درماندگی، ماهیت ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی جنایات خشونت‌آمیز، تصادفات، بیماری‌های همه‌گیر یا بلایای طبیعی باعث ایجاد احساس آسیب‌پذیری و درماندگی و حتی اضطراب و افسردگی می‌شود.
  • احساس گناه برای اینکه پس از مرگ دیگران زنده مانده اید یا فکر می کنید که می توانستید کمک بیشتری به دیگران بکنید و کم کاری کرده اید.
  • خشم، شما از خداوند، دولت یا دیگر کسانی که فکر می کنید مسئول این ماجرا هستند عصبانی می باشید.
  • شرم، به خصوص در مورد احساسات یا ترس هایی که نمی توانید آن ها را کنترل کنید، شرم‌زده می‌شوید.
  • تسکین، از اینکه بدترین اتفاقات افتاده و تمام شده و از اینکه به اندازه دیگران تحت تأثیر قرار نگرفته اید، احساس آرامش می‌کنید و حتی امیدوارید که زندگی شما به حالت عادی بازگردد.

علائم فیزیکی عبارتند از:

  • احساس سرگیجه یا غش، مشکلات معده، تعریق بیش از حد.
  • لرزیدن، رعشه، عرق سرد، تورم و درد در گلو یا احساس خفگی.
  • تنفس سریع، تپش قلب، درد قفسه سینه یا مشکل در تنفس.
  • هجوم سیل‌آسای افکار، ناتوانی در استراحت کردن.
  • عدم تمرکز
  • برنامه خواب شما به هم ریخته و دچار بی خوابی یا کابوس می شوید.
  • دردهایی که متوجه علت آن ها نمی‌شوید مانند سردرد یا تغییرات در عملکرد جنسی.
  • از دست دادن یا افزایش اشتها.
  • مصرف بیش از حد الکل، نیکوتین یا مواد مخدر.

تفاوت بین استرس تروماتیک و PTSD چیست؟

اگرچه علائم استرس و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بلافاصله پس از یک فاجعه یا رویداد آزاردهنده بسیار شبیه به نظر می رسند، اما روند آن ها بسیار متفاوت است. با اینکه علائم استرس بسیار ناخوشایند هستند، به تدریج در طول زمان بهبود می یابند، به خصوص اگر اقداماتی را برای مراقبت از سلامت عاطفی خود انجام دهید.

اما اگر علائم استرس کاهش نیابد و سیستم عصبی شما در آن حالت باقی بماند، و برای مدت طولانی نتواند از رویداد گذر کند، ممکن است دچار PTSD شده باشید.

با PTSD، شما در شوک روانی باقی می‌مانید. علائم کاهش نمی یابد و نه تنها بهتر نشده بلکه حتی بدتر هم می‌شوید.

مقابله با استرس تروماتیک

همان طور که معمولاً پاکسازی آثار ویرانی‌ها و ترمیم خسارت‌های ناشی از یک فاجعه یا رویداد آسیب‌زا زمان می‌برد، بازیابی تعادل عاطفی و بازسازی زندگی شما نیز به زمان نیاز دارد. اما راهکارهایی وجود دارد که با انجام آن ها می‌توانید به خود و عزیزانتان کمک کنید تا با عواقب عاطفی پس از آسیب بهتر کنار آمده و راهی برای ادامۀ زندگی خود بیابید.

به یاد داشته باشید که هیچ «درست» یا «نادرستی» برای احساس کردن وجود ندارد. انسان ها به طرق مختلف نسبت به تروما واکنش نشان می دهند، بنابراین به خود (یا دیگران) نگویید که باید چگونه فکر یا احساس کنید.

احساسات خود را نادیده نگیرید،

زیرا این کار فقط بهبود را کند می کند. در لحظه به نظر می رسد که بهتر است از تجربۀ احساسات خود اجتناب کنید، اما چه به آنه ا توجه کنید و چه نه، وجود دارند. اگر به راحتی به خود اجازه دهید آنچه را که احساس می کنید تجربه کنید، حتی احساسات شدید نیز از بین خواهند رفت.

از مرور وسواس گونه رویداد آسیب زا اجتناب کنید

فکر کردن مکرر یا تماشای تصاویر وحشتناک برای بارها و بارها، سیستم عصبی شما را تحت تأثیر قرار داده و باعث می شود خود را در آنجا حس کنید. فعالیت هایی انجام دهید که ذهن شما را مشغول می کند (خواندن، تماشای فیلم، آشپزی، بازی با بچه هایتان)، این کار باعث می شود تمام انرژی و توجه خود را وقف رویداد آسیب زا نکنید.

روال عادی را دوباره برقرار کنید

پس از یک فاجعه، بازگشت (تا حد امکان) به روال عادی به شما کمک می کند تا استرس آسیب زا، اضطراب و ناامیدی را به حداقل برسانید. حتی اگر روال کار یا تحصیل شما مختل شود، می توانید روزهای خود را با زمان‌بندی‌های منظم برای خوردن، خوابیدن، گذراندن وقت با خانواده و استراحت تنظیم کنید.

تصمیمات مهم زندگی را به حالت تعلیق درآورید

گرفتن تصمیمات بزرگ زندگی در مورد خانه، کار، یا خانواده در حالی که دچار آسیب هستید، تنها باعث افزایش استرس در زندگی می شود. در صورت امکان، سعی کنید ابتدا آرامش پیدا کنید و تعادل عاطفی خود را به دست آورید تا بتوانید شفاف تر فکر کنید.

اگر نخستین پاسخ دهنده یا عضو کادر درمان بوده اید که از سانحه خبردار شده اید…

هنگام وقوع فاجعه یا بحران همیشه زودتر از همه، امدادگران اورژانس و کادر درمانی را فرا می‌خوانند. اگرچه کمک به دیگران در زمان نیاز می تواند بسیار مفید باشد، اما چالش ها و عوامل استرس زا نیز به همراه دارد.

مشاهده مصیبت و درد و رنج، تصمیم گیری دربارۀ مرگ و زندگی و حتی رفتن به مکان سانحه، می تواند بر سلامت روان شما تأثیر گذاشته و باعث استرس آسیب زا شود و از آنجا که ممکن است در طول زندگی حرفه ای خود مجبور شوید بارها و بارها با عواقب وقایع آسیب زا دست و پنجه نرم کنید،

تأثیر عاطفی آن حالت گلوله برفی پیدا می‌کند که به مرور بزرگ تر می شود. اگر استرس کنترل نشود، منجر به فرسودگی شغلی، حالت خستگی عاطفی، ذهنی و فیزیکی می شود.

باید به یاد داشته باشید که مراقبت از خود، حتی در زمان بحران، خودخواهانه نیست، بلکه یک ضرورت است. به هر حال، با اجازه دادن به خود برای استراحت، تکیه کردن به دیگران برای حمایت و کار گروهی به جای تنهایی، برای مدت طولانی تری، انرژی و قدرت لازم را برای کمک به دیگران در مواقع نیاز، خواهید داشت.

نکته ۱ مقابله با حوادث: ارتباط با رسانه را به حداقل برسانید

اگرچه برخی از بازماندگان یا شاهدان یک رویداد آسیب‌زا با تماشای پوشش رسانه‌ای رویداد یا مشاهده تلاش‌های امدادگران و درمانگران، احساس کنترل خود را به دست می آورند، اما یادآوری‌ها برای برخی دیگر، آسیب‌زاتر است.

تماشا کردن بیش از حد تصاویر رویدادهای آزاردهنده (مانند تماشای مکرر کلیپ‌های ویدئویی در رسانه‌های اجتماعی یا سایت‌های خبری) حتی در افرادی که مستقیماً تحت تأثیر این رویداد نبوده‌اند استرس آسیب‌زا ایجاد می‌کند و در کسانی که در معرض رویداد بوده‌اند آسیب‌دیدگی مجدد را به همراه دارد.

تماشای رسانه را محدود کنید

قبل از خواب اخبار نگاه نکنید، از رسانه‌های اجتماعی دوری و از تماشای مکرر ویدیوهای  ناراحت کننده خودداری کنید.

سعی کنید از تصاویر  و کلیپ های ویدیویی ناراحت کننده خودداری کنید

اگر می خواهید در جریان رویدادها باشید، به جای تماشای تلویزیون یا تماشای کلیپ های ویدیویی، گزارش های روزنامه را بخوانید.

اگر پوشش رسانه‌ای باعث می‌شود شما احساس غم کنید، از اخبار فاصله بگیرید. از تلویزیون و اخبار آنلاین خودداری کنید و برای چند روز یا چند هفته از مرور رسانه های اجتماعی دوری کنید تا وقتی که علائم استرس آسیب زا کاهش یابد و بتوانید ادامه دهید.

نکته ۲: احساسات خود را بپذیرید

استرس آسیب زا باعث می شود که انواع احساسات دشوار و غافلگیرکننده از جمله شوک، عصبانیت و احساس گناه را تجربه کنید. این احساسات واکنش های عادی به از دست دادن ایمنی و امنیت (و همچنین جان، اعضای بدن و اموال) هستند که در پی یک فاجعه رخ می دهد. پذیرش این احساسات و اجازه دادن به خود برای تجربۀ آنچه احساس می کنید، لازمۀ بهبودی است.

مقابله با احساسات دردناک

  • به خودتان زمان بدهید تا هر گونه خسرانی را که داشته اید، بهبود ببخشید یا برایش سوگواری کنید.
  • سعی نکنید روند بهبودی را تندتر کنید.
  • با سرعت بهبودی صبورانه برخورد کنید.
  • برای احساسات دشوار و فرّار آماده باشید.
  • به خود اجازه دهید احساساتتان را بدون قضاوت یا احساس گناه تجربه کنید.
  • یاد بگیرید که بدون اینکه تحت تأثیر قرار بگیرید، با احساسات ناخوشایند خود دوباره ارتباط برقرار کنید.

نکته ۳: احساس درماندگی خود را به چالش بکشید

با فعالیت و اقدام کردن می‌توانید بر استرس آسیب زا غلبه کنید. عمل مثبت می تواند به شما کمک کند بر احساسات ترس، درماندگی و ناامیدی غالب شوید. حتی اقدامات کوچک می توانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند.

کار داوطلبانه انجام دهید

خون بدهید، به یک موسسه خیریه کمک کنید یا دیگران را نجات دهید. اگر کار داوطلبانه رسمی بیش از حد برایتان متعهدانه است، صرفاً مفید بودن و رفتار دوستانه با دیگران هم می تواند باعث کاهش استرس شده و احساس درماندگی شما را به چالش بکشد. خریدهای همسایه خود را برایش حمل کنید، دری را برای یک غریبه باز نگه دارید، به افرادی که در طول روز ملاقات می کنید لبخند بزنید.

با افراد دیگری که تحت تأثیر همان رویداد آسیب زا قرار گرفته اند ارتباط برقرار کنید یا در یادبودها و سایر مراسم عمومی شرکت کنید. احساس ارتباط با دیگران و یادآوری زندگی های از دست رفته یا مخدوش شده به غلبه بر حس ناامیدی که اغلب به دنبال یک مصیبت رخ می دهد کمک می کند.

منبع : درمان استرس تروماتیک

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 28 تير 1401 ساعت: 18:05

 

آیا کمرویی و اضطراب اجتماعی فرق دارد؟ آیا به عزت نفس مربوط می شود؟ اگر فردی خجالتی هستید احتمالا تاکنون با این سوالات برخورد کرده اید.

شاید شما خجالتی بودن را با ساکت بودن مرتبط می دانید، اما خجالتی بودن می تواند برای هرکسی متفاوت باشد. به طور مثال برخی از افراد خود را خجالتی می دانند زیرا در جمع نمی توانند صحبت کنند، یا هنگام حرف زدن قرمز می شوند.

بنابراین تفاوت بین یک فرد خجالتی و اضطراب اجتماعی چیست؟ و چگونه خجالتی بودن با درونگرایی و عزت نفس ارتباط دارد؟

خجالت چیست؟

انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA) اعلام کرد است که خجالت معمولاً به این معنی است که وقتی فرد در یک محیط اجتماعی قرار می‌گیرد یا زمانی که در جمع جدیدی است، احساس عصبی، ناراحتی یا عصبانیت می‌کند.

یک فرد خجالتی ممکن است در موقعیت های جدید یا اجتماعی احساس اضطراب کند و در مورد اینکه دیگران در مورد خود چه فکر می کنند نگران باشد.

گاهی اوقات، خجالت می تواند به این معنا باشد که فرد در مواجهه با موقعیت های خاص، علائم فیزیکی مانند تعریق، ضربان قلب سریع یا معده درد را نیز تجربه می کند.

برای مثال، اگر خجالتی هستید، ممکن است اغلب اوقات سرخ شوید. همچنین ممکن است ترجیح دهید از اجتماعات یا ملاقات با افراد جدید خودداری کنید زیرا این تجربیات ممکن است بسیار طاقت فرسا باشد.

پیشنهاد مشاور: 

با این حال، همه افراد خجالتی کمرویی را به یک شکل تجربه نمی کنند.

شاید شما فقط در روابط عاشقانه خجالتی هستید، در حالی که شخص دیگری با هر فردی که با او در تماس است خجالتی است. یا ممکن است شخص دیگری در تعاملات فردی خجالتی باشد اما مشکلی برای صحبت در جمع نداشته باشد، با وجود تمام این تفاوت ها همه جلوه های معتبری از کمرویی هستند.

5 باور غلط درباره کمرویی و اضطراب اجتماعی+ درمان

افسانه ها و حقایق در مورد کمرویی

  • افسانه 1:افراد خجالتی درونگرا هستند
  • واقعیت: افراد خجالتی نیز می توانند برونگرا باشند.

درونگرایی در مورد تحرک و فعالیت است در حالی که کمرویی بیشتر با اضطراب مرتبط می باشد.

یک فرد خجالتی ممکن است ترس از تعامل را تجربه کند زیرا احساس می کند دیگران ممکن است او را به صورت منفی ارزیابی کنند. به همین دلیل، آن ها ممکن است از موقعیت های اجتماعی اجتناب کنند. از سوی دیگر، درونگراها ممکن است تمایل به اجتناب از تجمعات اجتماعی بزرگ و دورهمی ها داشته باشند و ترجیح دهند زمان بیش تری را به صورت تنهایی یا تنها با دوستان صمیمی خود بگذرانند.

اگر یک درونگرا زمان لازم برای تنهایی را داشته باشد می تواند بدون نگرانی در مورد قضاوت با افراد دیگر تعامل فعال داشته باشد.

آیا ممکن است هم خجالتی و هم درونگرا باشیم؟ بله، برخی افراد هر دو هستند، اما همان طور که گفته شد باهم تفاوت دارند و بنابراین نباید آن ها را علت و معلول هم دانست.

  • افسانه 2: برونگراها نمی توانند خجالتی باشند.
  • واقعیت: هر کسی، از جمله افراد برون گرا، می تواند در برخی یا همه موقعیت ها خجالتی باشد.

برونگراها معمولاً افرادی هستند که از تعامل انسانی انرژی می گیرند. با این حال، این بدان معنا نیست که آن ها نمی توانند خجالتی باشند.

 خجالت ناشی از قضاوت شدن یا نگاه منفی دیگران یک فرد برون گرا را نیز می تواند تحت تاثیر قرار دهد و باعث شود که احساس خجالت زدگی پیدا کند.

 یک مطالعه در سال 2015 نشان داد که افراد برون گرا کمتر خجالتی هستند، اما هر فرد متفاوت است بنابراین نمی توان یک قانون در این مورد صادر کرد. برخی موقعیت‌های اجتماعی ممکن است هر چند وقت یک‌بار باعث ایجاد احساس خجالت در یک فرد برون‌گرا شود.

  • افسانه 3: اگر فرد خجالتی هستید، نمی توانید سخنران عمومی باشید.
  • واقعیت: بسیاری از افراد خجالتی بر کمرویی غلبه می کنند و سخنرانان عمومی خوبی می شوند.

خجالتی بودن به این معنی نیست که نمی توانید مهارت های ارتباطی خود را توسعه دهید. ممکن است هنگام صحبت در جمع احساس اضطراب و ناامنی کنید، اما هنوز هم می توانید این کار را به خوبی انجام دهید، تنها نیاز دارید تا مهارت های لازم را یاد بگیرید.

  • افسانه 4: کمرویی همان اضطراب اجتماعی است
  • واقعیت: اضطراب اجتماعی یک اختلال سلامت روان است و کمرویی یک ویژگی شخصیتی است.

کمرویی و اضطراب اجتماعی شباهت هایی با هم دارند. هر دو شامل ترس از قضاوت شدن توسط دیگران در محیط های اجتماعی می باشند.

اما با توجه به بیانیه موسسه ملی سلامت روان (NIMH) اگر با یک اختلال اضطراب اجتماعی زندگی می کنید، علائم شدیدتر و طولانی تری را تجربه خواهید کرد، از جمله:

  • تپش قلب
  • حالت تهوع یا استفراغ
  • تعریق شدید
  • تکان دادن پا یا دست
  • ترس از موقعیت های اجتماعی
  • احساس سردرگمی در طول مکالمه
  • افکار مداوم و غیرقابل کنترل در مورد موقعیت های اجتماعی
  • مشکل در برقراری تماس چشمی

کمرویی هم می تواند این علائم را به همراه داشته باشد، اما تأثیر کمتری بر  زندگی شما خواهد داشت.

مثال، به عنوان یک فرد خجالتی، ممکن است هنگام ملاقات با شخصی جدید عصبی شوید. این می تواند منجر به تپش قلب سریع، عرق کردن کف دست ها و از دست دادن اتمرکز بر آنچه که می گویید، شود.

با این حال، این احتمال وجود دارد که پس از چند لحظه، این واکنش کاهش یابد. علاوه بر این، این علائم شما را از حضور در فعالیت هایی مانند کار، مدرسه، مهمانی ها یا سرگرمی ها باز نمی دارد.

برای فردی که دارای اضطراب اجتماعی است، این علائم آنقدر شدید هستند که منجر به اجتناب از همه موقعیت‌های اجتماعی می‌شود. این می تواند بر نحوه تصمیم گیری آن ها مانند یافتن شغل، عملکرد آن ها در مدرسه یا پیدا کردن دوستان جدید تأثیر بگذارد.

در برخی موارد محدود، کمرویی ممکن است منجر به بروز علائم اضطراب اجتماعی شود.

  • افسانه 5: افراد خجالتی عزت نفس پایینی دارند
  • واقعیت: کمرویی و عزت نفس ممکن است مرتبط باشند، اما یک چیز نیستند.

عزت نفس با ارزش یا طرز فکر فرد مرتبط است. خجالت می تواند بر دید شما نسبت به خودتان تأثیر بگذارد و باعث شود در برخی جنبه ها احساس ناامنی کنید.

مقاله ای در سال 2022 نشان داد که خجالتی بودن تأثیر بیشتری بر عزت نفس دارد.

منبع : 5 باور غلط درباره کمرویی و اضطراب اجتماعی+ درمان

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 128 تاريخ : سه شنبه 28 تير 1401 ساعت: 18:03

 

سیکل قاعدگی و روش محاسبه چرخه قاعدگی

به خونی که هر ماه به شکل طبیعی از سطح داخلی رحم خارج می گردد قاعدگی گفته می شود. زنان و دختران در زمان قاعدگی علائم و نشانه های مختلفی را تجربه می کنند که برخی از این نشانه ها ممکن است طبیعی نبوده و نشان دهنده اختلالاتی باشد.

به همین دلیل زنان و دختران باید سعی کنند اطلاعات خود را در مورد قاعدگی و اختلالات آن افزایش دهند، تا تغییراتی که در زمان قاعدگی بر روی بدن آن ها ایجاد می شود برای آن ها نگران کننده نباشد و سعی کنند در جهت درمان یا کاهش درد و رنج آن اقداماتی را انجام دهند.

در صورتی که در این خصوص آگاهی کافی نداشته باشند تغییرات روانی و فیزیکی در چرخه قاعدگی منجر به کاهش عملکرد و اختلال در سبک زندگی می شود و مشکلاتی را برای فرد به وجود می آورد.

در این مقاله درباره قاعدگی، تغییرات روانی و فیزیکی این دوره مطالبی را بیان می کنیم هم چنین برای کسب اطلاعات دقیق تر می توانید از مشاور کمک بگیرید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند و اطلاعات مفیدی در اختیار شما بگذارد.

تعریف قاعدگی

به خون ریزی در سطح داخلی رحم قاعدگی، پریود یا عادت ماهیانه گفته می شود. عادت ماهیانه دختران از سنین ۸ تا ۱۳ سالگی شروع می شود و تا زمان یائسگی آن ها ادامه دارد. بارداری زنان به عادت ماهیانه آن ها بستگی دارد تا سنی که زنان پریود شوند و یائسگی رخ ندهد، می توانند باردار شوند.

زمانی که لقاح و شکل گیری جنین صورت گرفته باشد خون ریزی اتفاق نمی افتد، در غیر این صورت دیواره محکمی که در رحم ساخته شده است از طریق خون ریزی از هم می پاشد. به طور معمول دوران عادت ماهیانه زنان بین ۲ تا ۷ روز متغیر می باشد و زنان باردار معمولا پریود نمی شوند و هم چنین قاعدگی سه ماه بعد از زایمان اتفاق می افتد.

احتمال بارداری در زمان پریود بسیار کم و شانس آن بسیار پایین است، اما غیرممکن نمی باشد. تخمک گذاری در روند خاصی اتفاق می افتد و به همین علت در روزهای اول و دوم قاعدگی بارداری رخ نمی دهد، اما از روز سوم قاعدگی ممکن است بارداری اتفاق بیفتد.

چرخه پریود و یا سیکل قاعدگی

چرخه قاعدگی عبارت است از اولین روز خون ریزی تا نخستین روز قاعدگی او در ماه بعد. در این دوره تغییراتی بر هورمون ها و بدن زن ایجاد می شود که این تغییرات طبیعی هستند و بدن او را برای تولید مثل آماده می کنند.

در دوره قاعدگی هر ماه یک تخمک آماده بارور شدن قرار می گرد اما اگر لقاح صورت نگیرد تخمک از بین می رود و فرد خون ریزی کرده و عادت ماهانه می شود.

توجه داشته باشید که چرخه قاعدگی در زنان متفاوت می باشد اما چرخه طبیعی آن از ۲۱ تا ۳۵ روز متغیر است. البته هر کس می تواند چرخه قاعدگی خاص خودش را داشته باشد. هم چنین مردان باید با بدن زنان آشنا باشند و شناخت کافی از بدن همسرشان داشته باشند تا بتوانند ارتباط موثری با همسرشان برقرار کنند.

تغییرات روانی و فیزیکی در سیکل قاعدگی

در دوران قاعدگی زنان با تغییرات جسمانی رو به رو می شوند که برخی از این تغییرات ممکن است با شدت بسیار زیادی اتفاق افتد که برخی از آن ها شایع تر هستند و عبارت اند از:

  • دردهای شکم
  • حساس شدن و دردناک شدن پستان ها
  • احتباس آب
  • تغییر در فعالیت و تمایل به رابطه جنسی

در اغلب موارد زنان در زمان پریود، با تغییرات روانی رو به رو می شوند که برخی از این تغییرات عبارت اند از:

  • احساس خستگی و بی قراری
  • اندوه
  • تحریک پذیری
  • عصبانیت و خشم
  • گریه کردن زیاد
  • عدم تمرکز
  • خواب آلودگی

این شرایط برای برخی از زنان سخت و دشوار می باشد و برای پایان دادن به این وضعیت بدون توجه به عوارض دارو، از قرص های مختلف استفاده می کنند.

انواع وضعیت های غیرطبیعی در چرخه و سیکل قاعدگی

چرخه قاعدگی طبیعی در بسیاری از زنان ۲۸ روز می باشد و دوره های خون ریزی در فاصله این بازه زمانی اتفاق می افتد. اغلب زنان در ۷ روز قاعدگی به طور معمول بین ۲۰ تا ۸۰ میلی لیتر خون از دست می دهند. در صورتی که زنان خون ریزی بیش از حدی داشته باشند و یا تغییرات قابل توجهی در زمان و سیکل پریودی آن ها صورت گیرد، باید به دکتر زنان مراجعه کنند. این تغییرات شامل  موارد زیر می باشد:

  • خون ریزی بسیار شدید و دفع بیش از ۸۰ میلی لیتر خون.
  • طولانی شدن قاعدگی و ادامه داشتن خون ریزی بیش از ۷ روز به طوری که خون ریزی قطع نشود.
  • طولانی شدن دوره قاعدگی به بیش از ۳۵ روز
  • دوره های قاعدگی نامنظم از نظر پزشکی به آن اصطلاح متروراژی تعلق می گیرد.

عوامل ایجاد کننده اختلال در سیکل قاعدگی

عوامل بسیاری بر روی سیکل پریود تاثیر می گذارد و باعث به وجود آمدن اختلالاتی مانند به هم ریختن سیکل پریود، تجربه خون ریزی های شدید و پریود دردناک می شود. در زیر مهم ترین آن ها را بیان کرده ایم:

  1. داروها عامل تغییر در سیکل قاعدگی

برخی از داروها بر روی بدن تاثیر می گذارند و تغییر و نوساناتی در هورمون های زنانه ایجاد می کنند که منجر به توقف قاعدگی یا تغییر فرآیند آن می شود. از جمله مهم ترین داروهایی که بر روی سیکل قاعدگی اثر می گذارد می توان به قرص ضد بارداری اشاره کرد.

  1. وجود مشکلاتی در وضعیت جسمانی

برخی از مشکلات جسمی منجر به اختلالات هورمونی می شود، بر روی قاعدگی اثر می گذارد و دوره های پریود را نامنظم می کند. برخی از این بیماری ها عبارت اند از:

  • کم کاری یا پرکاری تیروئید
  • بالا بودن قند خون
  • بیماری های مقاربتی
  • مشکلات تغذیه ای و گوارشی
  1. دچار بودن به سندروم تخمدان پلی کیستیک

تنبلی تخمدان یا سندروم تخمدان پلی کیستیک وضعیتی است که رحم در طول ماه فولیکول های ریز زیادی را به صورت کیست های بسیار کوچکی تولید می کند و در آن جا شروع به رشد می کنند اما هیچ کدام بالغ نمی شوند تا به صورت تخمک آزاد شوند و خون ریزی اتفاق افتد. به همین دلیل سیکل ماهانه فرد نامنظم شده و فردی که به این سندروم مبتلا است قاعدگی نامنظمی دارد.

  1. پیروی از رژیم های غذایی بسیار سنگین

در صورتی که فرد برای لاغر شدن، رژیم های سنگینی دریافت کند و مانع از دریافت غذای کافی بر بدنش شود در چرخه پریود اختلالاتی به وجود خواهد آمد و باعث توقف چرخه پریود می شود. هم چنین افرادی که به بی اشتهایی عصبی مبتلا هستند و نگرانی زیادی در مورد اندام شان دارند به طور بیمارگون خودشان را گرسنگی می دهند که همین مسئله منجر به بروز اختلالاتی مانند آمنوره (قطع خون ریزی قاعدگی) می شود.

  1. انجام ورزش های بسیار سنگین

ورزش ها و فعالیت های بدنی سنگین بر روی قاعدگی اثر می گذارد و منجر به بروز مشکلاتی در آن می شود. به همین دلیل زنانی که ورزش های سنگین و قهرمانی انجام می دهند و از نظر بدنی تحت فشار بسیار زیادی هستند ممکن است دچار نامنظم شدن دوره قاعدگی، توقف آن و یا مشکلات مشابه شوند.

  1. قرار داشتن در دوره های سنی خاص

سیکل قاعدگی به طور معمول در اوایل بلوغ و دوران یائسگی ریتم منظمی ندارد و دچار نامنظمی هایی می شود و بسیاری از افراد در این دوران تاخیرهای کوتاه مدت یا بلندمدتی را در قاعدگی خود تجربه می کنند، اما توجه داشته باشید که تاخیر در پریود امری طبیعی می باشد و ممکن است در دوره های خاصی اتفاق افتد.

  1. قرار داشتن تحت استرس های شدید

استرس باعث ترشح هورمون کورتیزول می شود، بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیک را تحت تاثیر قرار داده و تغییراتی در ریتم های بیولوژیک بدن ایجاد می کند. به همین دلیل ممکن است رو به رو شدن با استرس های شدید و مزمن، اضطراب و بی قراری باعث اختلالات هورمونی شود و توازن هورمون ها را از بین ببرد. در این حالت عواقبی نظیر بی نظمی هایی در قاعدگی به بار خواهد آورد.

منبع : سیکل قاعدگی و روش محاسبه چرخه قاعدگی

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 14:19

 

عاشق شدن و ازدواج دو تصمیم استرس زا در زندگی می باشند از طرفی حفظ ازدواج می تواند دشوار باشد. بزرگ کردن فرزندان، مسائل مالی، کار طولانی، مواجهه با مشکلات شخصی می تواند بر هر رابطه ای تأثیر بگذارد. سایت مشاوره ازدواج به شما کمک می کند تا بهترین مشاور را برای مشکل خود پیدا کنید.

آمار نشان می دهد که بیش از 40 درصد ازدواج ها به طلاق ختم می شود. در حالی که بسیاری از ازدواج‌ها به این دلیل پایان می‌یابد که زوج‌ها ابزاری برای مدیریت مشکلات خود ندارند.

مشاوره ازدواج چیست؟

مشاوره ازدواج یا زوج درمانی، نوعی مشاوره است که به طور خاص بر ازدواج و روابط متمرکز می باشد. مشاوران ازدواج، به طور خاص برای کمک به زوج ها در تشخیص مشکلات خود و کار بر روی راه حل ها آموزش دیده اند. مشاوره ازدواج مکانی امن برای زوج‌ها است تا مسائل را  بیان کرده و در مورد آنچه واقعاً در ذهنشان است صحبت کنند.

در حل مشکلات ازدواج، ارتباط موثر راه حل کلیدی است و مشاوره ازدواج یکی از بهترین راه‌ها برای بهبود مهارت‌های ارتباطی، دستیابی به درک متقابل و ریشه یابی مشکلات می باشد.

چه کسانی باید به دنبال سایت مشاوره ازدواج باشند؟|

یکی از باورهای غلط در مورد مشاوره ازدواج این است که بسیاری از مردم فکر می کنند تنها زوج هایی که در شرف طلاق یا جدایی هستند باید به مشاوره ازدواج مراجعه می کنند. اما حقیقت این است که همه ازدواج ها مشکلات خود را دارند بنابراین اکثر زوج ها می توانند از سایت مشاوره ازدواج بهره مند شوند.

هیچ محدودیتی در مورد اینکه چرا باید مشاوره رایگان تلفنیرا در نظر بگیرید، وجود ندارد. هر مشکلی که فکر می کنید به تنهایی نمی توانید آن را حل کنید، باعث درگیری میان شما شده یا صمیمت رابطه شما را کم رنگ کرده است ارزش مراجعه به مشاور را دارد.

با این حال، برخی مسائل خاص وجود دارد که معمولاً زوج‌ها را وادار می‌کند تا به دنبال مشاوره باشند، از این مشکلات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • زوج‌هایی که  بارها و بارها با هم دعوا می‌کنند و به سختی می‌توانند راه‌حلی برای مشکل خود پیدا کنند.
  • زوج هایی که در مورد شیوه های فرزندپروری، مالی یا زندگی اختلاف نظر دارند.
  • زوج‌هایی که احساس می‌کنند مسئولیت‌های خانه نابرابر تقسیم شده است و نمی‌توانند برای این مشکل راه حل پیدا کنند.
  • زوج هایی که احساس می کنند صمیمیت رابطه را از دست داده اند.
  • زوج هایی که احساس می کنند شنیده نمی شوند یا احساس می کنند که شریک زندگی آن ها از نظر عاطفی در دسترس نیست .
  • زوج هایی که با سوء مصرف مواد، خیانت یا مسائل مربوط به سلامت روان سروکار دارند.

 سایت مشاوره ازدواج

در سایت مشاوره ازدواج چه اتفاقی می افتد؟

مشاوران ازدواج هر دو طرف را تشویق می کنند که در جلسات مشاوره حضور داشته باشند. این مؤثرترین راه برای بهبود رابطه زوجین می باشد، زیرا مشاور می‌خواهد نحوه برقراری ارتباط شما را ببیند و  ابزار لازم را برای بهبودی ارتباطات به شما ارائه دهد. با این حال، اگر شریک زندگی شما تمایلی به آمدن ندارد، یا به دلایلی قادر به آمدن نیست، می توانید به تنهایی در مشاوره ازدواج شرکت کنید. جلسات فردی نیز می تواند مزایایی برای شما داشته باشد به طور مثال می توانید در مورد خودتان و احساسی که در مورد رابطه خود دارید یاد بگیرید.

مشاوره ازدواج مکانی امن برای شماست تا برخی از احساسات تان را که همیشه آشکار نیستند و برای شما و شریک زندگیتان دشوار می باشد به اشتراک بگذارید. مشاوره ازدواج معمولا شامل احساسات شدید، گریه و حتی دعوا و سر و صدا می باشد، بنابراین در این مورد نگران نباشید.

اکثر مشاوره های ازدواج کوتاه مدت هستند، زیرا زوج ها معمولاً با مشکل خاصی که به دنبال حل آن هستند روبرو می شوند. 

آیا مشاوره ازدواج موثر است؟| سایت مشاوره ازدواج

آمارهای مربوط به مشاوره ازدواج بسیار امیدوارکننده است. طبق تحقیقات انجمن ازدواج و خانواده درمانی آمریکا (AAMFT)، 98 درصد از زوج‌هایی که مشاوره ازدواج را امتحان می‌کنند، گزارش می‌دهند که درمانگران آن ها "عالی" یا "خوب" هستند. از زوج هایی که مشاوره ازدواج را امتحان می کنند، 90 درصد احساس می کنند که سلامت عاطفی آن ها بهبود می یابد و دو سوم از آن ها در سلامت جسمانی خود بهبود را احساس می کنند.

و شاید مهم ترین آمار  این باشد که تا سه چهارم زوج ها بعد از مشاوره ازدواج شاهد بهبود در روابط خود هستند.

ازدواج نیز مانند هر چیز دیگری نیازمند کار و نگهداری است. برای بسیاری از زوج‌ها، مشاوره ازدواج تنها چیزی است که به آن ها کمک می‌کند تا مشکلات خود را پشت سر بگذارند و به عنوان یک زوج دوام بیاورند. مشاوره ازدواج ممکن است آسان نباشد، اما ازدواج شما ارزش تلاش را دارد.

سوالات مشاوره ازدواج

برخی از افراد در مورد سوالاتی که در مشاوره ازدواج مطرح می شوند نگران هستند، سوالات ازدواجی که توسط مشاور مطرح می شود به طور در سایر مقالات سایت مطرح شده است اما در ادامه به برخی از این سوالات می پردازیم. 

علاوه بر سوالاتی که بیان می شود، تست شخصیت، تست اختلالات و صمیمیت زوجین گرفته می شود که باعث می شود زوجین نسبت به یکدیگر شناخت بهتری پیدا کنند.

  • معرفی کامل. ( تحصیلات، سن، تعداد خواهر و برادر، کار و...)
  • در تصمیم گیری های خود مشورت می کنید؟ با چه شخصی؟ 
  • آیا تمایل به تغییر محل زندگی خود دارید؟
  • آیا به شغل خود علاقه دارید یا تمایل دارید آن را تغییر دهید؟
  • چه حجابی را برای همسر آینده خود مناسب می دانید؟
  • نظرتان در مورد کار زنان چیست؟
  • چه شیوه تربیتی را برای فرزند خود ترجیح می دهید؟

منبع : بهترین سایت مشاوره ازدواج ایران با خدمات تخصصی+ پیش مشاوره رایگان

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 14:17

 

بر اساس مطالعات روانشناسی تلفنی آیا لازم است که زن و مرد درباره ی نیاز های جنسی خود با یکدیگر صحبت کنند ؟

در فرهنگ ما زوجین توانایی این که در مورد نیازهای جنسی شان با یکدیگر حرف بزنند را ندارند و این به این دلیل می باشد که زن و شوهر یاد نگرفته اند که با یکدیگر راحت باشند و در مورد مسائل عاطفی و نیاز هایشان با یکدیگر حرف بزنند.

به خصوص اگر آن ها در زمینه مسائل جنسی مشکلی داشته باشند اصلا نمی توانند با یکدیگر حرف بزنند زیرا صحبت کردن در مورد مسائل جنسی را همراه با شرم و گناه می دانند و راحت نیستند.

یکی از دلایل آن می تواند والدین باشد چون والدین زن و شوهر در مورد مسائل جنسی با هم صحبت نمی کرده اند در نهایت زن و شوهر در مورد این موضوع با یکدیگر حرف نمی زنند.

بر اساس مطالعات روانشناسی تلفنی آیا لازم است که زن و مرد درباره ی نیاز های جنسی خود با یکدیگر صحبت کنند ؟ آیا صحبت کردن در مورد این موضوع مهم می باشد و باید در مورد آن صحبت شود ؟

بر اساس نظر سکس تراپیست زن و شوهر باید در مورد مسائل جنسی با یکدیگر حرف بزنند و شرم و حیا نداشته باشند زیرا اگر با یکدیگر راحت نباشند و حرف نزنند نخواهند توانست نیاز ها و ترجیحاتشان را در روابط جنسی به یکدیگر بگویند و خواسته های یکدیگر را بشناسند.

زن و شوهر باید در مورد نیازهای جنسی با یکدیگر صحبت کنند که چه چیز هایی را می خواهند و از چه چیز هایی لذت می برند و چه چیز هایی آن ها را اذیت می کند و لذت نمی برند و باید بتوانند نیاز هایشان را به طور واضح به یکدیگر بگویند و حوزه مشترکی را پیدا کنند تا رابطه آن ها بهبود یابد و زندگی مشترک خوبی داشته باشند.

بر اساس گفته روانشناسان زن و شوهر باید در مورد این مسائل جنسی با یکدیگر راحت باشند و حرف بزنند اگر آن ها صحبت نکنند ممکن است بسیاری از نیاز های آن ها ارضا نشده باقی بماند و احساس ناراحتی و نارضایتی در آن ها به وجود آید.

در این هنگام اگر فرد از رابطه جنسی ناراضی باشد ممکن است در معرض برقراری رابطه در خارج از خانواده باشد و نتواند نارضایتی خود را به طور مستقیم و واضح بیان کند و ممکن است در مورد مسائل دیگر حس نارضایتی خود را ابراز کند.

مثلا اگر در مورد مسائل جنسی مشکلاتی دارد و ناراضی می باشد ممکن است در مورد مسائل دیگر بهانه بگیرد و نارضایتی اش را بروز دهد.

والدین باید در زمینه مسائل جنسی با فرزندشان با توجه به سن کودک و موقعیت و فضای مناسب و محیطی امنی که قرار دارد با او حرف بزنند و اطلاعات صحیحی را به او بدهند در این صورت فرزند به خوبی و به طور درست با مسائل جنسی آشنا می شود و قادر خواهند بود هنگامی که بزرگ شود در مورد این موضوع به راحتی با همسرش حرف بزند.

بر اساس مطالعات روانشناسی تلفنی در حالت کلی زمانی که زوجین بتوانند در مورد مسائل جنسی با یکدیگر حرف بزنند در این صورت با نیاز ها و خواسته های یکدیگر به خوبی آشنا خواهند شد و خواهند توانست رابطه بهتری را با همسرشان تجربه کنند و زندگی مشترک خوبی خواهند داشت.

 
 

رابطه جنسی غیر عادی چگونه رابطه ای است ؟

بر اساس مطالعات روانشناسی تلفنی و نظر مشاوران رابطه جنسی عادی به رابطه ای گفته می شود که زن و شوهر هر دو از آن رابطه لذت ببرند و با شریک عاطفی رابطه خوبی را تشکیل دهد اگر زوجین از رابطه خود لذت نبرند این رابطه طبیعی به نظر نمی رسد و ممکن است مشکلاتی را برای آن ها به وجود آورد.

ممکن است فرد در رابطه جنسی پرخاشگری کند و آسیب هایی را به شریک جنسی اش وارد کند در این صورت این رابطه غیر طبیعی است و یا ممکن است برای این که به ارضا شود رابطه ای با کودکان انجام دهد که این روابط غیر عادی و بیمار گونه می باشد.

مورد دیگر که در یک رابطه طبیعی باید به آن توجه شود نوع تحریک کردن و انواع پوزیشن ها می باشد در این صورت زوجین باید از روش هایی برای تحریک کردن استفاده کنند که هر دو نفر آن ها به توافق برسند و اگر یکی از آن ها این روش ها را نپسندد در این صورت مناسب نمی باشد و این رابطه غیر طبیعی خواهد بود.

مورد دیگر بسیاری از افراد هستند که هنگامی که با یکدیگر رابطه جنسی برقرار می کنند رابطه آن ها با احساس گناه و اضطراب همراه می باشد اگر رابطه این شکلی باشد غیر طبیعی و نامناسب بوده و رابطه ی جنسی مناسب می باشد که در آن اضطراب و احساس گناه نباشد و به با انجام رابطه زوجین آرامش را به دست آورند.

مورد دیگری که زوجین باید به آن توجه کنند این است که باید رابطه ای داشته باشند که در آن اجباری در کار نباشد زیرا احساس اجبار در مورد رابطه جنسی یک حالت بیمار گونه مانند وسواس می باشد و فرد احساس می کند این موضوع برای او تنش و استرس به وجود می آورد و او توانایی ایستادگی در مقابل آن را ندارد و اراده اش تحت تاثیر فشار های روانی قرار می گیرد.

منبع : روانشناسی تلفنی و بهبود رابطه جنسی زوجین

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 100 تاريخ : يکشنبه 12 تير 1401 ساعت: 14:31

 

فوبیا اعتماد به دیگران (pistanthrophobia) به ترس از اعتماد به دیگران به خصوص در رابطه عاشقانه و رمانتیک گفته می شود که می تواند تمام ابعاد زندگی فرد مبتلا را تحت تاثیر قرار دهد.

همه ما در مورد اعتماد به اشخص دیگر، به خصوص در یک رابطه عاشقانه، تمایلات متفاوتی داریم.  برای برخی افراد، اعتماد به راحتی و به سرعت به دست می آید، اما برای برخی دیگر می تواند زمان زیادی طول بکشد تا به کسی اعتماد کنند و با این حال، برای گروه دیگری از مردم، اعتماد عاشقانه به شخص دیگری ممکن است کاری غیرممکن به نظر برسد.

فوبیا اعتماد به دیگران چیست؟

پستنتروفوبیا یا فوبیا اعتماد، ترس شدید از آسیب دیدن توسط شخصی در یک رابطه عاشقانه است. 

فوبیا نوعی اختلال اضطرابی است که به صورت ترس مداوم، غیرمنطقی و بیش از حد باعث اختلال در فعالیت، موقعیت و زندگی شخصی فرد می شود.

اغلب، هیچ تهدید یا خطر واقعی برای این افراد وجود ندارد، اما فردی که درگیر عدم اعتماد در رابطه می باشد برای جلوگیری از هرگونه اضطراب و ناراحتی از ایجاد هر رابطه عاشقانه ای دوری می کند. فوبیا، صرف نظر از نوع آن، می تواند روال روزانه را مختل کند، روابط را تحت فشار قرار دهد، توانایی کاری را محدود کند و عزت نفس را کاهش دهد.

یکی از راه‌های متمایز کردن ترس معمولی از ترس در سطح فوبیا، بررسی میزان اجتناب از ترس می باشد. افراد مبتلا به فوبیا اغلب از یک محرک خاص اجتناب می کنند، برای کسی که پیستانتروفوبیا دارد، این معمولاً به معنای اجتناب از صمیمیت عاطفی در روابط است.

تعریف اعتماد| درمان بی اعتمادی به همسر

باور به این که شخصی خوب و صادق هستند و به شما آسیبی نمی رساند، یا اینکه امن و قابل اعتماد است. 

اعتماد بخش اساسی همه روابط انسانی است، از آن می توان به شراکت عاشقانه، زندگی خانوادگی، عملیات تجاری، سیاست و اقدامات پزشکی اشاره کرد. برای مثال، اگر به پزشک یا روان درمانگر خود اعتماد ندارید، بهره مندی از توصیه های حرفه ای آن ها بسیار سخت می شود.

فوبیا اعتماد به دیگران

علائم ترس از اعتماد چیست؟

علائم ترس از اعتماد شبیه سایر فوبیاها می باشد، اما بیشتر مختص روابط با افراد است. به طور کلی، علائم فوبیا می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • وحشت و ترس، که اغلب بیش از حد، مداوم و غیرمنطقی می باشد.
  • اصرار یا تمایل شدید برای دور شدن از رویداد، شخص یا شیء محرک
  • تنگی نفس
  • ضربان قلب سریع
  • لرزیدن
  • سرگیجه
  • معده درد
  • حالت تهوع

نشانه های فوبیا اعتماد| درمان بی اعتمادی به همسر

  • تمایل دارید در مورد هر فردی که با آن روبرو می شوید شک داشته باشید.
  • اجتناب از مکالمه، تعامل عمیق و عدم اعتماد در رابطه با شخصی که می تواند منجر به رابطه صمیمی و عاشقانه شود.
  • اضطراب یا تمایل به دور شدن و ترک گفتگوهایی که ناراحت کننده می شوند، به خصوص که مربوط به صمیمیت، قرار ملاقات با شریک عاشقانه احتمالی باشد.
  •  شما هرگز خود را در یک رابطه شاد نمی بینید و همیشه درگیر شک و ناامیدی هستید.
  • همیشه بیش از حد فکر می کنید.
  • همه را دروغگو تصور می کنید.
  • شما بدبین هستید و بیش تر به چیزهایی که ممکن است برای شما مشکل ایجاد کنند فکر می کنید.
  • زود نسبت به دیگران احساس حسادت پیدا می کنید.
  • آگاهانه انتخاب می کنید که به دیگران اعتماد نکنید.
  • خیلی زود دلبسته شدن.
  • بیش از حد به همه چیز فکر می کنید.

علل ایجاد عدم اعتماد در رابطه| ریشه بی اعتمادی

مانند سایر فوبیاها، فوبیا اعتماد نیز معمولاً توسط شخص یا رویدادی ایجاد می شود. بسیاری از مردم تجربه بدی در روابط قبلی خود داشته‌اند که پس از آن احساس می‌کنند به شدت آسیب دیده، مورد خیانت قرار گرفته یا طرد شده‌اند.

در نتیجه، آن ها در وحشت از تجربه های مشابه زندگی می کنند، که باعث می شود از همه روابط اجتناب کنند. برخی از افراد مبتلا به این فوبیا ممکن است تجربه یک رابطه بد را نداشته باشند. با این حال، آن ها دارای اضطراب زیاد، عزت نفس پایین، و ترس از این هستند که اگر کسی آن ها را بشناسد، طرد می شوند یا به آن ها خیانت می شود

در نهایت، احساساتی که به دلیل یک تجربه بد یا یک رابطه آسیب‌زا ایجاد می‌شوند، با افکار طرد، خیانت، آسیب، غم و عصبانیت همراه می شود.

فوبیا عدم اعتماد چگونه درمان می شود؟

درمان می تواند به درمان انواع فوبیا کمک کند.درمان‌ها با توجه به شرایط فرد می‌تواند از درمان شناختی رفتاری (CBT)، مانند مواجهه درمانی تا روان‌درمانی روان‌پویشی متغیر باشند. 

مراحل درمان فوبیا اعتماد

1. درک کنید که چه چیزی باعث ترس شما می شود

این اولین قدم است زیرا به شما کمک می کند از هر چیزی که باعث ایجاد ترس شدید می شود دور بمانید. هنگامی که بدانید چه چیزی مانع از لذت بردن کامل از زندگی با شریک زندگی می شود، می توانید روی آن ها کار کنید.  قطعاً در آغاز کار دشوار خواهد بود، اما با گذشت زمان، می‌توانید خودتان را درک کنید و روحیه خود را بهبود ببخشید.

2. به یاد داشته باشید که همه چیز به زمان نیاز دارد

زمان همه چیز را بهتر می کند. مهم نیست که درد چقدر عمیق باشد، زمان نقش مهمی در بهبود کامل شما دارد. باید بدانید که درمان و ریشه کن کردن آنچه در اعماق قلب شما پنهان شده است زمان زیادی می برد. به مرور پیشرفت اندکی را که به دست آورده اید جشن بگیرید و به خودتان فرصت کافی برای شناختن چیزهای جدید بدهید. اگر چند بار زمین خوردید، به خودتان فشار نیاورید. به یاد داشته باشید که هدف این است که به مرور بهتر شوید.

منبع : فوبیا اعتماد به دیگران عذابم می دهد

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 117 تاريخ : يکشنبه 12 تير 1401 ساعت: 14:29

 

خستگی تصمیم گیری، مشکل و خستگی ناشی از تصمیم گیری

منظور از خستگی تصمیم گیری چه می باشد و چطور می تواند از آن اجتناب کرد؟ تصمیم گیری از فرآیندهای ذهنی می باشد که هر لحظه از زندگی با آن درگیر هستیم.

هرروز قبل ازینکه از خواب بلند شویم و چشم باز کنیم بدون آن که در مورد تصمیمات آگاه باشیم و به آن فکر کنیم تصمیمات کوچک و بزرگ مختلفی را می گیریم که شاید برخی از آن تصمیم ها مهم به نظر نیایند و به آن توجه نکنید.

به عنوان مثال صبحانه چه چیزی بخوریم؟ چه بپوشیم؟ چه کلاسی را انتخاب کنیم؟ چه رنگ مویی بزنیم؟ خانه چه کسی برویم؟ و مواردی از این قبیل.

این تصمیمات کوچک و بزرگ از کارکردهای عالی مغز بوده و نیاز به انرژی روانی زیادی دارند. امروزه شرایط زندگی به گونه ای است که تصمیمات بسیاری در طول روز گرفته می شود و همین مسئله باعث خستگی تصمیم گیری خواهد شد. برای این که با مفهوم خستگی تصمیم گیری آشنا شوید بهتر است این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

خستگی تصمیم گیری چیست؟

در طول روز تصمیم گیری های زیادی باید انجام شود، این کار ممکن است دچار خستگی می شود و بعد از مدتی احساس می کند که دیگر نمی تواند گزینه های موجود را برای خود سبک و سنگین نمایند و انتخاب درستی داشته باشد به همین دلیل دچار سردرگمی می شود و شک و تردید به سراغش می آید.

در این شرایط فرد چون در یک دوره طولانی درگیر تصمیم گیری بوده است دیگر عملکرد سابق را ندارد و نمی تواند به درستی انتخاب کند که به آن، خستگی تصمیم گیری می گویند.

در این خصوص تحقیقاتی بر روی قاضیان پرونده ها انجام شده است و این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.

این بدین دلیل است که قاضیان پرونده به دلیل این که مشغله کاری آن ها زیاد است و دائما در حال انتخاب و تصمیم گیری هستند، بیش از دیگران با خستگی تصمیم گیری رو به رو می شوند و این مسئله ممکن است قضاوت آن ها را تاحدودی تحت تاثیر قرار دهد.

مسئله ای که در این جا اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد این است که برخلاف خستگی جسمی، خستگی تصمیم گیری اغلب بدون آگاهی و خواست ما ایجاد می شود و به مرور بدون آن متوجه شویم دچار سردرگمی در تصمیم گیری خواهیم شد و نوعی بی تفاوتی به سراغمان می آیند، در این صورت دیگر تمایلی به تصمیم گیری جدید نداریم.

ضرورت آگاهی از خستگی تصمیم گیری

 

آگاهی از خستگی تصمیم گیری از اهمیت بسیاری برخوردار است و مزایای بسیاری را نیز به همراه دارد. به عنوان مثال کسی که دارای شغل فروشندگی یا طراحی سایت می باشد.

آگاهی از خستگی تصمیم گیری به او کمک می کند تا بداند مخاطبانش تا چه حد می توانند در آن واحد موضوعات مختلفی را درک کنند و آن ها را به درستی پردازش نمایند.

اگر تلاش کنید به طور همزمان اجناس و اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار آن ها قرار دهند در حقیقت مشتری نمی تواند این اطلاعات را مورد پردازش قرار دهد و منجر به خستگی روانی در این اشخاص می شود و به طور کلی ممکن است منصرف شود و از بین گزینه هایی متعددی که برای او گذاشته اید هیچ کدام را انتخاب کند.

به همین دلیل اگر در کار فروش هستید سعی کنید مخاطبتان را زیر حجم وسیعی از اطلاعات قرار ندهید و اطلاعات را به صورت تدریجی به او بگویید و پله به پله به او کمک کنید و گزینه های محدودی را برای او در نظر بگیرید تا بتواند انتخاب راحت تری داشته باشد.

در صورتی که این کار به طور حرفه ای انجام شود تاثیر گذاری بهتری بر روی افراد خواهد داشت و باعث جذب مشتری می شود.

اگر در مورد خستگی تصمیم گیری آگاهی لازم داشته باشید این خود آگاهی کمک بسیاری به شما می کند و از برخی سردرگمی ها رها شده، شک و تردید شما از بین برود و از بلاتکلیفی نجات پیدا خواهید کرد.

در صورتی که نتوانستید این رفتارتان تغییر دهید می توانید از روانشناس و مشاوره کمک بگیرید تا راهکارهای لازم را در اختیارتان قرار دهد. هم چنین مشاوره تلفنی هم می تواند گزینه مناسب تری برای حل مشکلات تصمیم گیری شما باشد.

منبع : خستگی تصمیم گیری | مشکل و خستگی ناشی از تصمیم گیری

 

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 116 تاريخ : سه شنبه 7 تير 1401 ساعت: 13:06

اگر متاهل باشید، ممکن است متوجه شده باشید که چرا ازدواج انقدر مهم است و برخی از خوبی های حاصل از آن را تجربه کرده اید. برخی از افراد مجرد ممکن است از ازدواج وحشت داشته باشند یا هدف از ازدواج را به درستی درک نکنند، در این مقاله هدف از ازدواج به طور کامل ذکر شده است بنابراین این مقاله را از دست ندهید.

ازدواج چیست؟

در ساده ترین تعریف میتوان گفت ازدواج پیوند دو نفر است که یک اتحاد فردی و حقوقی بین افراد ایجاد می کند که حقوق و مسئولیت هایی را بین همسران ایجاد می کند. 

اگرچه ازدواج یک مورد فرهنگی در نظر گرفته می شود، اما اهمیت آن بین ادیان و فرهنگ های جهان متفاوت است. برای اینکه بیشتر بدانید ازدواج چیست و هدف از ازدواج چه می باشد این مقاله را بخوانید. 

11 مهمترین اهداف ازدواج

1. ازدواج یک شروع است

ازدواج می تواند شروع یک مرحله جدید در زندگی مشترک باشد، همچنین فرصتی برای رشد از خودگذشتگی در حین خدمت به همسر و فرزندانتان فراهم می کند. ازدواج چیزی فراتر از یک پیوند فیزیکی بوده و یک اتحاد روحی و عاطفی می باشد. 

2. یگانگی در طول ازدواج

وقتی زن و مرد با هم ازدواج می‌کنند، «این دو یکی می‌شوند». ازدواج پیوندی است که شبیه هیچ چیز دیگری نیست . این به ما یک شریک زندگی، یک هم تیمی می دهد، همانطور که در چالش های زندگی مشترک پیش می رویم.

11هدف از ازدواج چیست| آیا همه باید ازدواج کنند؟

3. فرزندپروری| مهمترین اهداف ازدواج

وقتی زوجین صاحب فرزند می شود، یکی از بزرگترین موهبت های زندگی را تجربه می کنند. تقریباً 40 درصد از کودکانی که امروزه بزرگ می شوند در خانه ای بدون پدر بزرگ می شوند، این واقعیتی نگران کننده است. غیبت پدر باعث افزایش اختلالات روانی و رفتاری از جمله فعالیت مجرمانه و سوء مصرف مواد می شود. اما وقتی فرزندان در یک خانواده سالم بزرگ شوند، مزایای بسیاری را تجربه می کنند.

وقتی متاهل بوده و فرزند داشته باشید، حتی اگر با مشکلاتی روبرو شوید، دلایل کافی برای تجدید نظر در اولویت‌ها و زندگی‌تان دارید.

4. عشق| سه مورد از اهداف ازدواج

ازدواج طوری طراحی شده است که عشق بی قید و شرطی را ایجاد می کند. این عشقی است که همیشه وجود خواهد داشت و هرگز ما را ترک نخواهد کرد و ما را رها نخواهد کرد. وقتی زن و مرد بی قید و شرط یکدیگر را دوست داشته باشند هر روز احساسات خوب و سالمی را تجربه خواهند کرد.

5. استقلال از اهداف ازدواج

بسیاری از افراد برای کسب استقلال بیش تر ازدواج می کنند. این امر درست است که ازدواج باعث می شود فرد به استقلال بیش تری برسد اما مسئولیت های بیش تری نیز کسب می کند و همین تا حدودی باعث سلب استقلال می شود بنابراین افراد باید پیش از ازدواج در مورد استقلالی که می خواهند پس از ازدواج داشته باشند صحبت کرده و حدود آن را مشخص کنند.

6.  حمایت| هدف از ازدواج از نظر دکتر انوشه

یکی از دلایلی که بسیاری افراد به ازدواج روی می آورند وجود فردی حامی در زندگی می باشد که باعث می شود افراد کم تر احساس تنهایی کرده و با حمایتی که از سمت شریک خود احساس می کنند با احساس بهتر و آزاد تری پیش بروند.

با ازدواج شما همیشه یک نفر را خواهید داشت که همه چیز را در زندگی را با او به اشتراک بگذارید. شریک شما همه بخش‌ها مانند شادی، نوسانات خلقی، مشکلات کاری، سختی‌های زندگی و غیره را کنار شما تجربه می کند. آن ها نه تنها گوش می‌دهند، بلکه دیدگاه متفاوتی را نیز در اختیار شما قرار می‌دهند. 

7.ازدواج اهمیت تعهد را به شما می آموزد

اگرچه بسیاری از ازدواج ها به دلیل خیانت به طلاق منجر می شوند اما بسیاری از زوج ها با موفقیت این وسوسه را شکست داده اند و با تعهد به یکدیگر وفادار مانده اند.

8.ازدواج سطح عمیق تری از ارتباط و صمیمیت را فراهم می کند

وقتی افراد ازدواج می کنند، رابطه ای ایجاد می شود که به آن ها امنیت و  احساس تعلق به یکدیگر می دهد. ازدواج به افراد این امکان را می دهد که یک ارتباط معنوی، عاطفی، ذهنی و فیزیکی با شریک زندگی خود ایجاد کنند که با گذشت زمان قوی تر می شود. 

9.پیشرفت| هدف از ازدواج از نظر دکتر انوشه

ازدواج سالم باعث پیشرفت زن و شوهر به صورت جداگانه می شود، حمایت زوجین از یکدیگر باعث می شود که بیش تر تلاش کنند تا آینده بهتری را برای روابط خود ایجاد کنند. این پیشرفت باعث می شود تا زوجین همیشه بیش ترین امید را به آینده داشته و برای بودن کنار هم تلاش کنند.

10. رابطه جنسی| مهمترین اهداف ازدواج

ازدواج سالم ترین راه برای پاسخ به نیازهای جنسی فرد می باشد، البته نیاز جنسی نباید تنها هدف از ازدواج باشد اما در طول ازدواج بسیار مهم می باشد و عدم برقرار رابطه جنسی سالم زوجین باید به مشاوره مراجعه کند.

11. ازدواج سنگ بنای جامعه است| بهترین جواب برای هدف از ازدواج نی نی سایت

چرا تمدن های بزرگ فرو می ریزند؟ چه بر سر کارتاژ، مصر، یونان، روم و دیگر ابرقدرت های باستانی آمد؟ در حالی که دلایل زیادی برای افول و سقوط امپراتوری وجود دارد، مورخان از هم پاشیدگی خانواده را به عنوان عامل اصلی این فروپاشی شناسایی کرده اند.

منبع :  11هدف از ازدواج چیست| آیا همه باید ازدواج کنند؟

منا آذری...
ما را در سایت منا آذری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منا monaazari بازدید : 132 تاريخ : سه شنبه 7 تير 1401 ساعت: 13:04

خبرنامه